آموزش علوم مختلف در مراحل اولیه آموزش به صورت تفکیک شده می‌باشد ولی به تدریج که محتویات علوم زیاد  می‌شود بر میزان ترکیب و در هم تنیدگی آنها افزوده میشود.

من از کلمه تداخل استفاده نمیکنم زیرا بار معنایی منفی دارد و ترجیح می‌دهم از کلمه درهم تنیدگی استفاده کنیم که با ماهیت و طبیعت سازگاری دارد.

اگر خوب دقت کنید تمام جهان هستی ازترکیب به وجود آمده و موجودات پیچیده حاصل در هم تنیدگی عناصر می‌باشند .

بنابر این آموزش تفکیک شده علوم در ابتدا لازم ولی ادامه این جدایی تا سطوح عالی اشتباه است .

کسانی که علوم مختلف را فرا میگیرند ،که اصطلاحاً در باور عمومی  این افراد را هیچ کاره و همه کاره میدانند واز این شاخه یه آن شاخه پریدن است ، ولی اینگونه نیست این افراد در حقیقت پیشگامان علوم آینده می‌باشند ، زیرا این توانایی را دارند که در چند حوضه علمی به تفکر و اندیشه و فعالیت بپردازند ،

البته هر چه ما بتوانیم دانش و مهارتهای خود را در زمینه های مورد علاقه افزایش دهیم در حقیقت این امتیاز است برای ما و ضعف نیست ، برای مثال شما مهارت رانندگی را کسب میکنید و قادر هستید که با وسیله نقلیه شخصی خود به محل کار خود بروید و مهارتهای کاری و علومی که در رابط با کار خود کسب کرده‌اید بکار ببندید و پس از پایان کار روزانه به خانه باز گردید و در کنار همسر و فرزندان خود با بکارگیری مهارتهای همسر داری و تربیت فرزند امور خانواده را بگذرانید و در رابط با فامیل و همسایگان باید از مهارت‌های ارتباطی بر خوردار باشید تا بتوانید به آن اهداف اجتماعی خود برسید ، پس دیدید که شما نیز مهارتها و علوم مختلفی را بکار می‌برید تا زندگی سپری شود ، حال هر چه شما علوم بیشتری را بدانید در واقع این برتری شما را نشان می‌دهد، 

عمر انسان کوتاه و دایره علوم وسیع و گسترده است ، حتا اگر توانای داشته باشید و انگیزه نیز داشته باشید باز قادر به فراگیری همه علوم نیستیم ،ولی باید کاری کرد که این امکان فراهم گردد ، چگونه؟ با ساده سازی یادگیری علوم مختلف و فراهم نمودن بسطرآزمایش برای یاد گیرندگان در تمامی سطوح ، تا مفاهیم در اذهان پایدارتر بماند ،

این را نیز باید بدانیم که هیچ علم یا هنر یا مهارتی تا در خواست اجتماعی نداشته باشد به وجود نمی آید و اگر هم ایجاد شود ماندگاری ندارد،

امروزه نیز با این پدیده روبرو هستیم برای مثال مهندسی مکاترونیک که ترکیبی از مهندسی مکانیک و الکترونیک است و در دانش روباتیک کاربرد دارد، یا دانش اختر فیزیک که به موضوع فیزیک در اختر شناسی می‌پردازد و نظیر این علوم که به آنها میان رشته‌ای میگویند رو به افزایش است ، در حقیقت دانش به سمت ترکیبات بیشتر علوم پیش میرود زیرا دنیا از هم تنیدگی به وجود آمده پس علوم نیز برای کشف ناشناخته‌ها ی بیشتر باید به این سمت پیش رود .

حال سوال این است که تعداد این علوم ترکیبی چند تا خواهد بود ، فرض کنید اگر در حال حاضر پنج رشته اصلی داشته باشیم آنگاه تعداد زیرمجموعه‌ها ی این مجموعه تعداد رشته‌های ترکیبی را نشان میدهد البته باید عضو تهی را از اعضای زیر مجموعه کسر کنیم بنابر این فرمول آن عبارتند است از ( ۲ بتوان n  منهای یک ) که در اینجا n  تعداد اعضای مجموعه یا همان تعداد علوم اصلی می‌باشد که پنج عدد فرض شده بود و بنابر این تعداد رشته‌های ترکیبی در این مثال    ۳۴  رشته خواهد بود .

مثال دیگر در مورد رشته هنر است که به تنهایی چیزی نیست ولی وقتی با رشته دیگر در هم تنیده میشوند آنگاه می‌توانند حرفی برای گفتن داشته باشند ، مثلاً آمیختگی هنر در سیاست ، هنر و جامعه شناسی ، و...