نیوتن نیروی جاذبه را کشف کرد و برای آن فرمول ریاضی پیدا کرد و ویژگیهای از این نیرو را شرح داد که با جرم اجسام نسبت مستقیم و با مجذور فاصله بین اجسام نسبت عکس دارد و انتشار آن را وابسته به ماده‌ای به نام اتر می‌دانست ، ولی در مورد ماهیت آن چیزی نگفت .

آلبرت  اینشتین در مورد جاذبه گفت که جاذبه نسبی می‌باشد و بستگی به حرکت شتابدار جسم دارد ، و مثالی از فضا نوردی را آورد که در سفینه خود نشسته و روی ماهیچه‌هایی ران خود آجری را قرار داده است ، و امکان  مشاهده بیرون را نیز ندارد و هنگامیکه فضا پیما روی زمین است  وزن آجر را احساس میکند ،و هنگامی که فضا پیما در فضا حرکت شتابدار دارد نیز همین احساس را دارد ، پس جاذبه متناسب با شتاب است ، همچنین او گفت که جاذبه در اطراف هر جسمی باعث ایجاد انحنای فضا زمان میشود ، یعنی نور در کنار این انحنا از مسیر مستقیم خود متناسب با جرم سماوی انحنا پیدا میکند ، و ستاره شناسان این پدیده را شناسایی کرده و به اثبات رسیده است ، ولی در مورد ماهیت جاذبه چیزی نگفته است .

اکنون  من ضمن قبول و تایید یافته های دانشمندان قبل ،میخواهم به ماهیت اینکه جاذبه از کجاست بپردازم ، در حقیقت ماهیت جاذبه موالفه حرکت شتابدار چرخش الکترون به دور  خود و هسته خود می‌باشد ، و جاذبه هر جسمی جمع برداری این موالفه های اتمهای یک جسم می‌باشد ، و موضوع انحنای فضا زمان ، انیشتین نیز چیزی جز متراکم شدن ماده تاریک در اطراف جسم سماوی نمیباشد ، چون ماده تاریک جذب نیروی جاذبه اجسام میشود ولی خودش چون الکترونی ندارد که به دور او بچرخد ، پس فاقد جاذبه است ، و علت انحنای نور در اطراف جسم سماوی  عبور نور از ماده تاریک متراکمتر می‌باشد که موجب انحراف نور میگردد.