جوان که بودم  بزرگترها میگفتند قدر جوانیت را بدان،بزرگتر که شدم ازدواج کردم وصاحب همسر خوبی شدم، به من میگفتند قدر زنت را بدان، پس از چند سال خدا به ما دو پسر سالم داد ،فامیل میگفتند قدر بچهاتو بدون، بچه ها بررگ شدند درس خواندند دانشگاه رفتند،حال هم پیگیر سربازی وکار هسنند و من هم بازنشسته شدم ودر کارهای خانه به همسرم کمک میکنم،و خدارا شکر میکنم که همه سالم هستیم ،البته خیلی دوست داشتم با همسرم با تورهای مسافرتی به گردش برویم وجاهای دیدنی را ببینیم، ولی تا حالا که نشده ولی حالا که شصت سالم فهمیدم  ،وقتی میگن قدر نعمتی یا زمان ویا موقعیتی را بدان  یعنی وقتی گذشت افسوس کار نکرده در آن زمان را نخورم،