چرا حضرت علی علیه السلام  سر را به داخل چاه مینمود و با صدای بلند از شدائد روزگار گله  و با خدا رازو نیاز میکرد. 
چند وقت پیش کتابی از دکتر سارنو با عنوان شفا کمر درد  خواندم ،در  آن کتاب کمر درد وسایر درد هاى را که در عضلات بدن که توسط سیستم اعصاب خودکار مغز فرمان میگیرند را مطرح مینمود که علت  این دردها ناشی از تنشهای است که با آنها روبرو هستیم  وسرکوفت احساساتی که قادر به بیان آنها در میان مردم  نمیباشیم  ،که سیستم مغز برای رهای از این بار الکتریکی انباشته شده در مغز از طریق ایجاد درد در این عضلات به  خلاصی از انها اقدام میکند وچنانچه انسان به این گونه دردها و شیوه عملکرد آن در بدن آگاهی پیدا کند  دیگر این درد را که مرکز آن درون مغز است ولی تظاهر آن در عضلات غیر ارادی بدن است مانند گردن ،شانه ها کمر،قلب،سیستم گوارش و... توان تظاهر پیدا نمیکنند   ،
واگر  ما بتوانیم تخلیه این تنشها را از مجاری عضلات ارادی انجام دهیم از بروز آن  دردها نیز خلاص میشویم واین فعالیت هاى ارادی میتواند ورزش ،وحرف زدن وحتی فریاد زدن باشد ،واگر به طور  همزمان مجاری  فکر و گفتارو فعالیت بدنی با هم کار کنند  ،نتبجه مطلبتر است ونماز نمونه ای از این تجلی هماهنگ  است  برای آرامش انسان ورهایی از دردها  .
واگر این کافی نبود ،یابد سر بر در چاهی نمود و از ناملایمات روزگار شکایت کرد. 

راز جهان در اینه 
به دل نگیر تو کینه
گر هم شدی گرفتار
رو به خدا کن گفتار